رستاق یزد به دوقسمت علیا وسفلی تقسیم می شد که خط تقسیم آن ریگ علی آباد دردو راهی فعلی طبس قرارداشت وبه همین دلیل در لفظ محلی دو قسمت این منطقه را “این طرف ریگ ” و”آن طرف ریگ ” نیز می گفتند .
رستاق علیا شامل : ۱- گرد فرامرز ، ۲-ابرند آباد ، ۳- نصرت آباد ، ۴-اله آباد ، ۵- زارچ ،۶- اشکذر ،۷- فیروزاباد ، ۸- مجومرد، ۹-جعفرآباد، ۱۰- حجت اباد، ۱۱- حسن اباد ۱۲- حسین آباد و۱۳- عصرآباد بود که امروزه (گردفرامرز ، ابرند آباد ونصرت آباد )شهر شاهدیه را تشکیل داده اندو از(زارچ واله اباد ) بخش زارچ شکل گرفته است و (اشکذر ، فیروزآبادومجومرد) نیز هسته مرکز شهری شهرستان اشکذر را بوجود اورده اند وعملا دیگر رستاق نامیده نمی شود. عصراباد نیز متروکه شده وجعفراباد نیز درحاشیه رضوانشهر فعلی مخروبه و دربلوار ۴۵ متری رضوانشهر به این محل ملحق شده است
رستاق سفلی یا آن طرف ریگ نیز روستاهای ۱۴- علی آباد ، ۱۵- حاجی آباد ، ۱۶ – بندرآباد ، ۱۷- اسلام آباد ، ۱۸- همت آباد ، ۱۹- جلال آباد ، ۲۰- مهدی آباد ، ۲۱- صدراباد ، ۲۲– شرف اباد ، ۲۳- عزآباد ، ۲۴- جمال آباد، ۲۵- شمسی ، ۲۶- ابراهیم اباد ، ۲۷- حجت آباد ، ۲۸- محمد اباد و ۲۹- جهان اباد را دربرمی گرفت که تقسیمات سیاسی سه روستای محمد آباد ، حجت آباد وجهان آباد را به میبد ملحق کرد
آنچه امروزه از رستاق یزد باقی مانده است دیگر رستاق یزد نیست بلکه رستاق اشکذر است رستاق طبق آخرین تقسیمات کشوری ، دهستانی است از بخش مرکزی شهرستان اشکذر با وسعت ۶۱ کیلومتر مربع و جمعیتی حدود ۱۰ هزار نفر ،رستاق سابقه ای درخشان دارد و مردمان با صلابتش طی قرنها تلاش و پشتکار آن را آفریده اند و بی دلیل نیست که رستاق را در کویر و زیور کویر نامیده اند ، چرا که امامزاده ها ، حسینیه ها ، مساجد ، زیارتگاه ها ، آب انبارها ، آسیابها ، بادگیرها ، بازارها ، برج و باروها ، تیمچه ها ، چاپارخانه ها ، حمامها ، حوضها ، خانقاه ها ، خندق ها ، دروازه ها ، رباطها ، ساباطها ، سقاخانه ها ، آرامگاه ها ، یخچال ها ، قلعه ها و سایر میراث های به جا مانده از نیاکان این دیار همچون در و مروارید بر پهنه کویر مرکزی ایران می درخشد و چشم هر بیننده ای را خیره می سازد.
متاسفانه بسیاری از این بناها یا خراب شده اند و یا در شرف نابودی هستند. بخشی از این ویرانی در اثر گزندهای طبیعی مثل هجوم ریگ روان بوده است و بخش دیگر در اثر بی اعتنایی بشر امروزی به تاریخ و فرهنگ نیاکان خویش.
چه آثار باارزشی همچون کاشیها، کتیبه ها و سنگهای تاریخی که از دیوارها و سقفها افتاده یا از سوی بیگانگان به یغما رفته است.
سابقه رستاق
رستاق در کتابهای تاریخی مربوط به یزد که از قرن هشتم به بعد در دست داریم منطقه ای است بسیار بزرگ ، مرکب از مجموعه آبادی های است که بین یزد و میبد قرار داشته و همواره قسمت مهمی از یزد به شمار می رفته و آبادانی دیه های آنجا شهرت داشته است .
لفظ رستاق ، درباره این ناحیه ، اولین بار در جامع الخیرات دیده می شود ، این کتاب متن وقفنامه دانشمند و خیر بی نظیر یزدی سیدکن الدین محمد و پسرش سیدشمس الدین است که در سالهای ۷۳۲ و ۷۳۳ هجری نوشته شده است و از نخستین و عمده ترین منابع تاریخ یزد به شمار می رود و نام رستاق نیز بکرات در آن دیده می شود.
نکته جالب درباره سابقه رستاق و قدیمی ترین کتاب تاریخ یزد در این است که نسخه این متن، چند سال پیش هنگام خراب کردن دیواری قدیمی در عزآباد رستاق پیدا شده است. از میان آبادی های رستاق ، نام اسفنجرد ۶ بار ، بندرآباد ۵ بار، چهار دیه (در نزدیکی شمسی) ۵ بار ، عزآباد ۳ بار و نام رستاق ۱۳ بار در کتاب جامع الخیرات ذکر شده است.
بعد از جامع الخیرات ، نام رستاق و آبادی های این منطقه در سایر کتابهای تاریخی یزد همچون جامع مفیدی ، تاریخ جعفری ، تاریخ جدید یزد ، آتشکده یزدان و سفرنامه های داخلی و خارجی دیده می شود.
به دلیل عدم انجام تحقیقات کافی درباره رستاق ، تعیین تاریخی برای بنیاد آن کاری بسیار دشوار است. به نظر می رسد کهن ترین یادگار رستاق ، اسفنجرد باشد که امروز زیر تپه های شن مدفون است نویسنده کتاب هفت کشور درباره اسفنجرد می نویسد:
اسفندیار در دامن زاج کوه و کنار کاسه رود چند روز مقام ساخت و بنیاد شهری فرمود و آن را اسفندیار نام کرد. اسفنجرد می خوانند و بعضی ریگ گرفته است.
نویسنده جامع مفیدی درباره ارتباط اسنفجرد و عزآباد نوشته است: عزآباد موضعی بوده در نهایت آبادی و قلعه ای داشته بغایت استحکام و معموری و متوطنانش در کمال صلاح و پرهیزکاری. حضرت شیخ ربانی و قطب صمدانی ، شیخ فخرالدین احمد که آوازه کشف و کراماتش از شرق به غرب رسیده ، اسفنجردی الاصل بوده ، به سببی از اسباب ، آن موضع خراب و مجاوران متفرق شده اند و میاه آن را به قریه عزآباد آورده الحال در آن محل شرب می نمایند.
علاوه بر این ، در کتابهای معتبر تاریخی رستاق را به همراه مهریز و فهرج ، یزد و میبد و اردکان یکی از ۴ کانون عمده زراعت و مدنیت در یزد دانسته اند.
بندرآباد و عزآباد ازجمله روستاهای کهن رستاقند. متاسفانه تاریخی برای بنیاد بندرآباد دردست نیست وتنها محمد مفید مستوفی بافقی درجامع مفیدی «بنای آن را در تاریخ افسانه ای یزد به بندار از امرای پادشاهان عجم نسبت داده است» اهمیت و شهرت بندرآباد بیشتر به دلیل نام و آوازه عارف و زاهد معروف قرن هفتم هجری ، تقی الدین دادا محمد (شیخداد امروزی) است که خانقاه و بقعه و مسجدی در آن آبادی بنیاد نهاد تا صوفیان و عرفا در آن به درس و بحث و تصفیه و تزکیه بپردازند.
خوشبختانه تاریخ بنای عزآباد در کتابهای تاریخی به طور صریح و آشکار، سال ۶۰۰ هجری و به دست اتابک معروف عزالدین لنگر نوشته اند. جامع مفیدی در این باره می نویسد:
چون عزالدین لنگر حسب الفرمان سلطان سنجر در خطه یزد بر مسند فرمانروایی نشست ، در خارج شهر به جهت مسکن خود باغی احداث کرد و آن را باغ عزآباد نام نهاد و در سنه ستمائه در ۶ فرسخی شهر ، دیهی احداث نمود و قناتی جاری ساخت و آن را نیز عزآباد نام کرد و الحال به همان اسم شهرت دارد و اقسام میوه ها در نهایت خوبی و طراوت حاصل می شود و سادات حسینی صحیح النسب در آنجا متوطنند و اهالی آن موضع همه از اهل صلاح و رعایا بعضی به کسب شعربافی و برخی به زراعت روزگار می گذرانند و در همان قریه مسجد جامع و بازار و بیوتات و بساتین نیکو ساخته و شرف الدین مظفر ولد مبارزالدین محمدمظفر ، قنات شرف آباد جاری و محله شرف آباد در قریه مذکوره ساخته و سلمان الزمانی آقاجمال الدین المشتهر به مهتر جمال در زمان وزارت ، قنات جمال آباد را جاری و محله جمال آباد ساخته.
- نویسنده : محمد رضا قانع عزابادی
Tuesday, 17 December , 2024